د ست اندازي پاکستان براراضي افغانستان
ع - حقيقت  ع - حقيقت

اختلافات مرزى افغانستان و پاكستان همواره به عنوان يك عامل تاريخى بحران‏زا در تاريخ روابط ديپلماتيك دو كشور مطرح بوده است. آنچه بر اساس قرارداد معروف ديورند در دوران حكومت عبدالرحمن خان توسط نماينده انگليس به پاكستان واگذار شد، هيچ گاه از حافظه تاريخى افغانان و بويژه طيف ملى‏گراى حاكميت‏سياسى محو نشده و همواره نقطه جنجال برانگيزى در روابط خارجى اين دو كشور بوده است. بر اين اساس، مى‏توان اين گمانه را به صورت جدى مطرح ساخت كه پاكستان با عنايت‏به اين امر در صدد است تا از روى كارآمدن حكومتى كه با طرح ادعاى ارضى مجدد در آينده، ضمن در مخاطره قرار دادن اسلام‏آباد به تعارض فيمابين دامن زند، جلوگيرى به عمل آورد. اين امر براى اسلام‏آباد در حاكميت‏سياسى آينده افغانستان از اهميت جدى برخوردار است، حتى برخى اين نظريه را طرح مى‏كنند كه قتل دكتر نجيب‏الله ، به دست‏سازمان .اي .اس.اي  پاكستان صورت گرفته است، آن هم بدين دليل كه وى از تمديد معاهده ديورند كه بر اساس آن پشتونستان به پاكستان واگذار مى‏گردد، سر باز زده است و نه به دست طالبان. البته اين اظهار نظر قدرى مبالغه‏آميز به نظر مى‏رسد، اما در هر حال حساسيت فوق‏العاده پاكستان را در اين زمينه نمى‏توان از نظر دور داشت.  بر اين اساس، موضع حمايتى پاكستان از طالبان چنين توجيه مى‏گردد كه، اسلام‏آباد تلاش دارد تا با روى كار آوردن يك دولت مذهبى و سنتى كه بيشتر در مايه‏هاى مذهبى سياست‏گذارى نمايد تا محورهاى مربوط به منافع ملى، از طرح مجدد دعاوى ارضى عليه پاكستان در حاكميت‏سياسى افغانستان جلوگيرى به عمل آورد و طالبان كه با ديدگاه‏هاى مذهبى غير منعطف تلاش دارد تا به حاكميت و سياستش رنگ و بوى فراملى دهد، يكى از بهترين انتخاب‏هاى دولت اسلام‏آباد محسوب مى‏گردد. از سوى ديگر، با توجه به شرايط اجتماعى و بين‏المللى نامساعد نسبت‏به طالبان كه آنان را براى تبديل شدن به حاكميت رسمى افغانستان در چالش جدى قرار داده است، پاكستان تلاش دارد تا با كسب شناسايى رسمى براى اين گروه از محافل جهانى، خواسته‏ها و منافع استراتژيك خود را به طالبان بقبولاند و بالطبع طالبان در موقعيت كنونى، هر نوع امتياز سياسى و اقتصادى‏اى به پاكستان خواهد داد.

سفر شوکت عزيز صدراعظم پاکستان به افغانستان نشان مي دهد که دو کشور در سطح عالي درحال رايزني براي حل مهمترين اختلاف خود ، يعني تامين امنيت مرز مشترک هستند . دولت افغانستان ، پاکستان را به کوتاهي در تامين امنيت مرز هاي مشترک متهم مي کند و معتقد است که بقاياي القاعده و طالبان و گروههاي تروريستي با عبور از مرز مشترک ، در خاک افغانستان اقدام به عمليات تروريستي مي کنند . دولت پاکستان ،اين اتهام مقامهاي کابل را رد مي کند و مي گويد ، با استقرار 80 هزار نيروي نظامي ، تمام توان خود را براي تامين امنيت مرزهاي مشترک دو کشور به کار گرفته است . افغانستان و پاکستان 2430 کليومتر مرز مشترک دارند . اين مرزدر سال 1893در زمان استعمار انگليس در شبه قاره هند به مدت يکصد سال تحت عنوان خط ديورند علامت گذاري شد . اما از ديدگاه برخي مقامها و جريان هاي سياسي در افغانستان ، با سپري شدن اين مدت ، اين خط ديگر به عنوان مرز رسمي اين کشور و پاکستان تلقي نمي شود و کابل خواهان گفتگو با دولت اسلام آباد دراين خصوص است .

هر چند دولت افغانستان موضع خود را دراين زمينه به روشني اعلام نکرده اما طرح دولت پاکستان براي حصارکشي و مين گذاري در طول 900 کيلومتر از خط ديورند را رد کرده است. اين ظن در محافل سياسي افغانستان وجود دارد که دولت پاکستان با حصارکشي و مين گذاري در خط ديورند ، قصد دارد آن را به مرز رسمي دو کشور تبديل کند . گرچه دولت پاکستان درمقابل اين نگراني هاي محافل سياسي افغانستان موضع مشخصي را اعلام نکرده است اما بنظر مي رسد شوکت عزيز در سفر به کابل و ديدار با حامد کرزي ، درصدد تشريح و توجيه طرح حصارکشي و مين گذاري در خط ديورند است . سازمان ملل با اين طرح پاکستان مخالف است اما از ديدگاه دولت اسلام آباد درصورت رفع نگراني هاي دولت کابل ، احتمال اجرائي شدن آن وجود دارد . اين درحالي است که دولت افغانستان نيز براي تامين امنيت مرز مشترک با پاکستان ،طرح تشکيل جرگه ( مجلس) رئيس سفيدان پشتون دو سوي خط ديورند را ارائه کرده است که دولت پاکستان تمايلي براي تشکيل آن ندارد . به نظر مي رسد دولت پاکستان ، نگران پيامدهاي تحکيم پيوند پشتون هاي دو سوي خط ديورند است . درهرحال دولتهاي پاکستان و افغانستان به اين نتيجه رسيده اند که ايجاد و تقويت امنيت درخط مرزي دو کشور ، بدون همکاري آنها ميسر نيست و مذاکره تنها راه رسيدن به تفاهم و اتخاذ يک راه حل مشترک است . ازاينرو ، سفر شوکت عزيز به افغانستان نشان مي دهد که دو طرف سعي مي کنند در بالاترين سطح اين موضوع را پي گيري کنند . هرچند مشکل مي توان تصور کرد دراين سفر ، اختلافات اسلام آباد و کابل درمورد نحوه تامين امنيت مرزهاي مشترک حل شود.

باموافقت شوکت عزيز صدراعظم پاکستان ، تشکیل شورای قبایلی افغانستان و پاکستان گامی درجهت عملی کردن پیشنهاد اخیر حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان تلقی می شود. کرزی پیشنهاد کرده است که به منظور هماهنگی میان سران قبایل دو سوی خط دیورند ( خط مرزی مشترک افغانستان و پاکستان ) برای تامین امنیت مرزهای مشترک ، جرگه ( نشست ) سران قبایل پشتون تشکیل شود. ابتداد دولت . پاکستان با این پیشنهاد کرزی موافق نبود اما تشدید اختلافات اسلام آباد و کابل برسر نحوه تأمین امنیت مرزهای مشترک باعث شد تا دولت پاکستان با تشکیل شورای قبایلی افغانستان و پاکستان موافقت کند. شوکت عزیز صدراعظم پاکستان آفتاب احمد خان شیر پائو وزیر داخله را به عنوان رئیس این شورا منصوب کرده است . شورای قبایلی افغانستان و پاکستان که متشکل از وزرای فرهنگ ، امور مرزی و واليان ایالتهای سرحد و بلوچستان است درخصوص چگونگی تشکیل جرگه ها و یا نشست سران طوایف پیشنهادها و توصیه های خود را به دولت مرکزی ارائه خواهد کرد. دولت پاکستان نگران آن است که برگزاری نشست سران قبایل دو سوی خط دیورند به تقویت پیوند آنها بیانجامد و آنرا در آینده ، تهدیدی برای تمامیت ارضی خود تلقی می کند. زیرا برخی از جناحها ، گروههای سیاسی ودولت افغانستان درمورد خط دیورند ملاحظاتی دارند و معتقدند باگذشت مدت زمان این خط که انگلیسیهادر سال 1893 در زمان استعمار شبه قاره هند و به مدت یکصد سال ترسیم کردند، باید خط مرزی افغانستان و پاکستان مجددآ بررسی شود . به همین دلیل ، دولت کابل نیزبا طرح پاکستان برای حصارکشی در خط دیورند به شدت مخالف است و این اقدام دولت پاکستان را ، تلاش برای رسمیت بخشیدن به این خط و تبدیل آن به مرز مشترک تلقی می کند.

با دخالت سازمان ملل درمناقشه مرزی پاکستان و افغانستان که موجب ایجاد اختلاف میان اسلام آباد و این سازمان نیز شده است بنظر می رسد دولت پاکستان با تشکیل شورای قبایلی این کشور و افغانستان درصدد است ضمن کاستن از سطح تنش های خود با کابل و سازمان ملل ، به نوعی انرا پوششی برای حصارکشی مرز مشترک با افغانستان قراردهد . زیرا مطبوعات این کشور از آغاز حصارکشی با سیم خاردار از سوی ارتش پاکستان خبرداده اند. درهرحال ، به رغم دیدار مکرر رهبران پاکستان و افغانستان ، تنش سیاسی میان دو کشور همچنان ادامه دارد و بنظر نمی رسد تشکیل شورای قبایلی از سوی دولت اسلام آباد نیز به حل این تنش ها بیانجامد . زیرا اختلافات اسلام آباد و دولت کابل در مورد نحوه تأمین امنیت مرزهای مشترک همچنان ادامه دارد و هریک از دو طرف می کوشند براساس دیدگاه و نظرات خود در این خصوص اقدام کند.

ادامه اختلاف نظر پاکستان و افغانستان در مورد حصار کشي و مين گذاري در مرز مشترک ، موجب دخالت سازمان ملل دراين خصوص شده است .

دفتر نمايندگي سازمان ملل در افغانستان ، ضمن مخالفت با تصميم پاکستان براي مين گذاري و حصار کشي در مرز مشترک با افغانستان ، اجراي چنين طرحي را ، مانع همکاري دو کشور بخصوص در زمينه مبارزه با تروريسم اعلام کرد . به اعتقاد سازمان ملل ، مين گذاري در مرز مشترک پاکستان و افغانستان تنها موجب کشته شدن غير نظاميان خواهد شد و مانعي برسر راه عبور تروريست ها نمي شود. اين سازمان تاکيد کرده است که پاکستان و افغانستان به جاي پرداختن به مباحث اختلاف بر انگيز ، همکاريهاي نظامي خود رابراي مقابله جدي تر با گروههاي تروريستي و بقاياي القاعده و طالبان تقويت کنند . دولت پاکستان اخيرا از ارتش اين کشور خواسته است که نحوه اجراي حصار کشي و مين گذاري در مرز مشترک با افغانستان را تعيين کند. اين درخواست به معناي تصميم جدي پاکستان براي اجراي اين طرح است .

 از اينرو ، مخالفتها با‌آن در داخل افغانستان افزايش يافته و مخالفان خواهان صرف نظر کردن دولت پاکستان از اجراي آن شده اند. از ديدگاه مقامهاي دولتي و رهبران احزاب سياسي افغانستان ، پاکستان به بهانه تامين امنيت مرزهاي مشترک مي کوشد خط ديورند را که به عنوان مرز مشترک در سال 1893 درزمان استعمار انگلستان به مدت يکصد سال تعيين شد رسميت بخشد .

اين درحالي است که برخي از جناحها ي افغانستان معتقدند با سپري شدن اين زمان ، بايد مقامهاي افغانستان و پاکستان در مورد تعيين مرز مشترک گفتگو کنند . گروههايي در افغانستان معتقدند که بخش مهمي از مناطق پشتون نشين افغانستان در خاک پاکستان قرار گرفته است . اين گروهها مخالفت دولت پاکستان را با تشکيل مجلس مشترک ازپشتونهاي دو سوي خط ديورند ، ناشي از نگراني اسلام آباد از تقويت پيوند آنان مي دانند که ممکن است در آينده پيامدهايي به زيان دولت پاکستان داشته باشد. در هرحال ، ازديدگاه ناظران سياسي ، مخالفت سازمان ملل با تصميم پاکستان براي حصار کشي و مين گذاري در 900 کيلومتر از 2430کيلومتر مرز مشترک با افغانستان ،اين انتظار را براي افغانستان ايجاد مي کند که دولت اسلام آباد نيز از اين تصميم خود صرف نظر کند. اما اين نگراني در محافل افغانستان وجود دارد که پاکستان در چارچوب توافق با آمريکا طرح حصار کشي و مين گذاري در مرز مشترک را مطرح کرده باشد که در اين صورت  ،سازمان ملل نيز نمي تواند به اختلافات اسلام آباد و کابل در اين خصوص پايان دهد .

همچنان سازمان ملل متحد نسبت به افزايش جدال لفظی ميان افغانستان و پاکستان ابراز نگرانی کرده و خواستار پايان فوری آن شده است. کرس الکساندر، معاون نماينده ويژه سازمان ملل متحد در افغانستان در يک کنفرانس خبری در کابل گفت: در حاليکه مردم افغانستان خواهان تحکيم ثبات و برقرای امنيت در کشورشان هستند، جدال لفظی ميان افغانستان و پاکستان در حل اين مشکلات کمکی نخواهد کرد.

 الکساندر تاکيد کرد که به منظور غلبه بر مشکلات موجود در منطقه و افغانستان ايجاب می کند تا هر دو کشور در راستای مبارزه با تروريسم فعالانه سهم گرفته و با يکديگر همکاری کنند. با افزايش خشونت ها در افغانستان دولت اين کشور بارها کشور همسايه پاکستان را به حمايت از شورشيان مخالف و عدم همکاری درست در راستای جلوگيری از ورود تروريستها به خاک افغانستان متهم کرد، اتهامی که همواره از سوی دولت پاکستان رد شده است. به نظر می رسد سردی روابط افغانستان و پاکستان که هر دو از همکاران نزديک جهان در مبارزه با تروريسم خوانده می شوند، جامعه جهانی و سازمان ملل متحد را نگران کرده است.

 معاون نماينده سازمان ملل متحد در افغانستان می گويد که نهادن انگشت انتقاد بر يک ديگر جايی را نمی گيرد و بايد افغانستان و پاکستان تلاش های خود را برای مبارزه با تروريسم هماهنگ کنند. الکساندر درحاليکه از کشور مشخصی نام نبرد به شکل غير مستقيم افغانستان و پاکستان را به دليل عدم همکاری صادقانه با هم ديگر در راستای مبارزه با تروريسم و بازداشت رهبران گروه طالبان مورد انتقاد قرار داد.

 او گفت با آنکه چند سال پيش شورای امنيت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ای خواهان ضبط دارايی و جلوگيری از رسيدن امکانات و اسلحه به تمامی افراد مندرج در يک فهرست منتشر شده از سوی اين سازمان شد، ولی تا حالا اين قطعنامه در مورد طالبان که اسامی ۱۴۲ عضو رهبری آن در اين فهرست شامل است، عملی نشده است. کرس الکساندر افزود تنها تعداد کمی از اين افراد بازداشت شده و يا کشته شده اند اما به گفته او هنوز هم بيشتر اين افراد آزاد هستند و به فعاليت های تخريبی خود ادامه می دهند.

اما وزارت خارجه پ

در اين بيانيه به مقامات سازمان ملل توصيه شده که در محدوده وظايفشان عمل کنند و از زير سؤال بردن آنچه که اهداف يا حسن نيت پاکستان عنوان شده ، خودداري کنند.

طي يک اقدام ديگر خانم تسنيم اسلم سخنگوي وزارت خارجه پاكستان اعلام كرد: نا امن بودن مرز اين كشور با افغانستان اقدامات حفاظتي لازم دارد. روزنامه اردو زبان نواي وقت روز جمعه به نقل از تسنيم اسلم نوشت: نصب حصار سيم‌خاردار و مين‌گذاري بين دو كشور در حال بررسي است.
وي گفت : روزانه هزاران نفر از مرز عبور مي‌كنند و شناخت افراد مظنون و مشكوك در بين آنها مشكل است.
سخنگوي وزارت خارجه پاكستان درباره مخالفت دولت كابل با اين اقدام افزود: دولت افغانستان با مشكلات داخلي مواجه است و نمي‌خواهد عدم توانمندي خود را بپذيرد.
تسنيم اسلم اشاره كرد: پاكستان با مشكلات جدي در مرز با افغانستان مواجه است و نصب حصار و مين‌گذاري را اقدامي موثر مي‌دانيم.
وي اعلام كرد: باتوجه به ناامن بود مرز دو كشور يكسال پيش از افغانستان درخواست كرديم كه هر دو طرف مرز مين‌گذاري و حصاركشي شود. سخنگوي وزارت خارجه پاكستان افزود: در اين رابطه جواب مثبتي دريافت نكرديم. به گفته وي، بيش از‪ ۸۰هزار نيروي نظامي پاكستان در مرز با افغانستان مستقر هستند. تسنيم اسلم اضافه كرد: ما در مرزهاي ورودي خود با افغانستان كنترل مدارك را آغاز كرده‌ايم. پاكستان بارها اعلام كرده است كه براي كنترل تردد جنگجويان (طالبان) در مرز خود با افغانستان حصار كشي مي‌كند كه با مخالفت جدي كابل مواجه است.

 دولتمردان كابل نيز بارها گفته‌اند كه با اين موضوع بايد ريشه‌اي برخورد كرد و بهتر است كه پاكستان مراكز آموزشي اين افراد را در داخل كشور خود تعطيل كند. وزيرستان‌هاي جنوبي و شمالي با ايالت‌هاي افغانستان هم مرز هستند كه ساكنين قبايل آنها در دو سوي مرزها به راحتي مي‌توانند تردد كنند. مرز‪ ۱۲۰۰كيلومتري بين دو كشور پاكستان‌وافغانستان طبق مرزبندي "ديورند" در زمان حكومت انگليس در اين منطقه علامت‌گذاري شده است. با تعيين اين مرز پشتوهاي ساكن در پاكستان از افغانستان جدا شده‌اند.  

دولت افغانستان از اظهارات رييس اداره ملی اطلاعات آمريکا در مورد استقرار سران القاعده در پاکستان، استقبال کرده است. جان نگرو پونته گفت سران شبکه القاعده در پاکستان پايگاهی امن يافته اند که از آنجا تشکيلات خود را به سراسر خاورميانه، شمال آفريقا و اروپا گسترش می دهند. اين اظهارات، با استقبال دولت افغانستان مواجه شده که بارها گفته است مناطق قبايلی پاکستان، جايگاه فعاليت سران طالبان و القاعده است.

جاويد لودين رييس دفتر حامد کرزی ی گفت که اظهارات  نگروپونته، حقانيت ادعاهای دولت افغانستان را نشان می دهد و بالاخره آمريکايیها به اين موضوع اعتراف کردند.

 لودين گفت دولت افغانستان بارها از پاکستان خواسته تا در برخورد با پايگاههای شبه نظاميان در مناطق مرزی خود تلاش بيشتری به خرج دهد. دولتش در برابر اين درخواستها، با جواب د لسرد کننده پاکستان مواجه شده که می گويد افغانستان بايد بيش از هر چيز، در کشور خود امنيت برقرار کند. دولت پاکستان در ماه سپتامبر گذشته معاهده ای با شبه نظاميان حامی طالبان در مناطق قبايلی خود امضا کرد که به موجب آن، اسلام آباد با پذيرش عقب کشيدن ارتش از اين مناطق، از رهبران قبايلی می خواهد جنگجويان خارجی را طرد کنند به حملات فرامرزی دست نزنند.

 جاويد لودين گفت اين توافق، فقط شرايط را برای آموزش و فعاليت طالبان در مناطق قبايلی پاکستان آسان تر کرده است . لودين گفت اظهارات جان نگرو پونته در مورد فعاليت سران القاعده در پاکستان، يک اعتراف بسيار ديرهنگام است، اما اين صراحت بيان در تصديق وجود پايگاههای مهم و استراتژيک شبه نظامیان در داخل خاک پاکستان، می تواند در جستجوی راههای دست يافتن منطقه به آرامش مفيد باشد.

در عين حال، وزارت خارجه پاکستان اظهارات رييس اداره ملی اطلاعات آمريکا را رد کرده است. در بيانيه ای که از سوی دولت اين کشور آمده است که پاکستان، بيش از هر کشوری، برای شکستن کمر القاعده اقدام کرده است. رئيس اداره ملی اطلاعات آمريکا گفته است که شبکه القاعده از درون خاک پاکستان امکانات اجرايی و روابطی گسترده به وجود آورده است.  نگروپونته به کميته مجلس سنا در واشنگتن گزارش داد که به عقيده او القاعده شبکه فعالی است که همچنان بزرگترين خطر برای منافع آمريکا محسوب می شود.  به گفته نگروپونته عمليات انفجاری همچنان اولين حربه شبکه القاعده است، اما "اين سازمان تروريستی در عين حال تلاش می کند به اسلحه هسته ای، کيميايی و بيولوژيک دست يابد."

 به عقيده صاحب نظران، اسامه بن لادن و دستيار او ايمن ظواهری در همين مناطق کوهستانی مخفی شده اند. ارتش افغانستان و نيروهای ائتلاف تحت رهبری آمريکا معتقدند که پيکارجويان تحت هدايت طالبان از مرزهای غيرقابل کنترول برای حمله به افغانستان استفاده می کنند. همچنان وزير امور خارجه کانادا مذاکرات خود را در افغانستان با حامد کرزي رئيس جمهوري اين کشور پايان داد و پس از توقف کوتاهي در قندهار عازم اسلام آباد پايتخت پاکستان شد تا با مشرف رئيس جمهوري ، شوکت عزيز صدراعظم و ساير مقامات پاکستاني ديدار و گفتگو کند . محورهاي اصلي مذاکرات مک کي وزير امور خارجه کانادا در کابل ، حمايت کانادا از روند بازسازي افغانستان و تامين امنيت 2500سرباز کانادايي بوده است که در قالب نيروهاي ايساف تحت فرماندهي ناتو با طالبان وارد جنگ شده اند .

در پاکستان نيز وزيرامور خارجه کانادا موضوعات مرتبط با امنيت سربازان ناتو مستقر در افغانستان رابا مقامات اين کشور مورد بحث و تبادل نظر قرار خواهد داد . سفرهاي مقامات کشورهايي که نيرو به افغانستان اعزام کرده اند بصورت يک امر عادي در آمده است ولي واقعيت آن است که تاکنون اين گونه رفت و آمدها تاثير چنداني در حفظ صلح و ثبات افغانستان نداشته است . اين امر باعث بروز اختلاف نظر در کشورهايي شده است که نيرو به افغانستان اعزام کرده اند و گمان ميرود با افزايش تلفات سربازان ناتو اختلافات هم در سطح کشورهاي عضوناتو و هم دولت ها با مردم مخالف جنگ در داخل تشديد شود .

کانادا از جمله اين کشورها است که در داخل با مخالفت هاي مردمي روبرو شده و در فکر ايجاد فضاي امن تري براي نظاميان خود در افغانستان افتاده است . ادامه سفر مک کي به پاکستان بااين انتظار همراه است که پاکستان در کنترول مرزها و جلوگيري از رفت و آمد طالبان به افغانستان مي تواند نقش موثرتري داشته باشد . از همين رو است که گفته ميشود بخشي از مذاکرات وزير امور خارجه کانادا با مقامات پاکستاني راپيشنهاد اخير مشرف مبني برمسدود کردن مرزها از طريق احداث سيم خاردار و مين گذاري تشکيل خواهد داد . پيشنهاد ي که با مخالفت جدي دولت افغانستان و نيز قبايل پشتون در دو سوي خط مرزي ديورند روبرو شده است اما رئيس جمهوري پاکستان همچنان براي اجراي آن مصمم به نظر ميرسد .

مک کي ، وزير امور خارجه کانادا درهمين باره با حامد کرزي رئيس جمهوري افغانستان مذاکرات مهمي انجام داده و ادامه اين مذاکرات با مشرف احتمالا به منظور يافتن راه حل ميانه اي است که از دامنه اختلافات پاکستان و افغانستان بکاهد . منتها حقيقت آن است که خوش بيني چنداني دراين باره وجود ندارد .

در هرحال وزير امور خارجه کانادا در سفر به افغانستان و پاکستان با ماموريت دشواري روبرو است و از آن جا که طالبان و القاعده کانادا را متحد نزديک امريکا و انگليس در افغانستان ميدانند و حمله به سربازان کانادايي را بخشي از مبارزات خود تلقي مي کنند ، ‌دشوار ميتوان تصور کرد که وزير امور خارجه کانادا در جهت حفاظت از سربازان اين کشور بتواند تضمين هاي عملي بدست بياورد . بنابراين سفر مک کي به افغانستان و پاکستان بيش از آنکه برتحولات منطقه اي موثرترباشد با هدف مصرف داخلي در کانادا و قانع کردن مخالفان حضور سربازان اين کشور در افغانستان انجام شده است تا وانمود سازد که دولت کانادا به فکر جان نظاميان اعزامي اش به افغانستان مي باشد.

ازطرف ديگرریچارد باوچر؛ معاون وزارت خارجه امریکا؛ به افغانستان سفر کرد و در مورد امنیت و مشکلات مرزی میان افغانستان و پاکستان، با مقامات افغانستان صحبت نموده قول داد تا پاكستان را در رابطه با قبول سياست افغانستان مجاب نمايد.

 نامبرده با رييس جمهور کرزي نيز مذاكره نموده پذيرفت كه پاكستان مامن اصلي هراس افكنان است.

وي ادامه داد : همين امروز به پاکستان ميروم و با سران آن کشور در اين مورد صحبت مي كنم.
پيشنهاد نصب سيم خاردار در امتداد مرز مشترک با افغانستان، چند ماه قبل از طرف پرويز مشرف رئيس جمهور پاکستان ارايه گرديده بود.
اما حدود سه هفته قبل، وزارت امور خارجه آن کشور اعلام نمود که آنها محلات را براى عملى ساختن اين طرح مشخص نموده اند.
اين طرح را برعلاوه حکومت افغانستان، ملل متحد و افغان هاى عام نيز تقبيح نموده اند.
باوچر در پاسخ يک سوال ديگر که آيا آنها در مورد تعهدات پاکستان در مبارزه عليه تروريزم و کار هاى انجام شده شان باور دارند؟ گفت : ما بر وعده هاى پاکستان باور داريم و با ما در مبارزه عليه تروريزم خوب همکارى نموده است پس در اين مورد نيز با آنان به توافق خواهيم رسيد.
معاون وزير خارجه آمريكا پس از ورود به پاكستان و مذاكره با سران آن كشور ، از حرف هايي كه در افغانستان زده بود پشيمان شده برخلاف آن زبان به سخن گشود. تلويزيون دولتي پاكستان اعلام كرد:

 در ديدار معاون وزير خارجه آمريكا با خورشيد محمود قصوري وزير خارجه پاكستان اذعان داشت كه پاكستان همكار خوب ماست و ما در اين زمينه با پاكستاني مشكلي نداريم. در اين ملاقات كه سفير آمريكا نيز حضور داشت ، دو طرف درباره اوضاع منطقه، مسايل بين‌المللي و مسايل افغانستان گفت وگو كردند. گفتني است كه بوچر در ادامه ديدار خود با جنرال پرويز مشرف ، آفتاب احمد خان شير پاو وزير داخله پاكستان نيز ديدار كرد. در اينجا اين سوال پيش مي آيد كه چرا تمامي سران كشورهاي آمريكايي و اروپايي كه براي حل برخي مناقشات ميان افغانستان و پاكستان به منطقه مي آيند اول به افغانستان آمده بعد به پاكستان سفر كرده و مغلوب سياست هاي پاكستان شده اند. ؟ ؟؟ بااستفاده ازمنابع خبري .

طرح جد يد وخشونت قد يم

)حقيقت(

 

سال [ 2006] سالي بود كه جورج بوش عراق و خاورميانه را تقريبآ از دست داد، اما بي گمان سال نااميد شدن آمريكايي ها از رئيس جمهورشان هم بود. گفتارهای بی پرده در عرصه كلي تاخت و تاز نامنتظره اي داشت، و دونالد رامسفلد دوسيه كلمات قصار پيچ و تاب دار و دو پهلوي خود را زير بغل زد و رفت.
[سال
2006 ] با محو شدن شعار " پابرجا باشيد " د ستگاه بوش، و جايگزيني آن با جمع بندي هاي روشن تر درباره جنگ عراق، مثل "جنگ داخلي" و "جدي و رو به زوال" پايان گرفت. فشار عظيم بوش براي گسترش دمكراسي جاي خود را به جست وجو براي يافتن ثبات داد.  

 


سال 2006 سرانجام رسما به سال "برنده نشدن" تغيير نام داد.

 بوش شخصا 12 ماه را در كنفرانس خبري پايان سال خود چنين جمع بندي كرد:

"سال 2006 براي سربازان، و مردم عراق، سال دشواري بود. ما سال گذشته را با مشاهده رفتن 12 ميليون عراقي به پاي صندوق هاي راي براي انتخاب يك دولت متفق و آينده اي آزاد، با خوش بيني آغاز كرديم... دشمنان آزادي، واكنشي ددمنشانه به پيشبرد آزادي نشان دادند،" كه ددمنشانه تر از بمباران مرقد (امام) عسکري، مقدس ترين مرقد شيعه در سامره در ماه فوريه نبوده ــ حمله اي كه در عراق با حمله ي 11 سپتامبر در ايالات متحده مشابه دانسته شد.  آن حمله، عراق را در گذرگاه توفان هاي هر روزه انباشته از خشونتي قرار داد كه ارتش 140000 نفري ايالات متحده از محدود كردن آن عاجز ماند. و سال 2006 را در مارپيچ سقوط افكند.  همچنان كه بوش تعطيلات كريسمس خود را در تكزاس صرف ايجاد طرحي براي تغيير راه كار عراق مي كرد، بايستي با واقعيات ديگري در تقابل با تلخ كامي هاي سياست خارجي سال گذشته نيز روبرو مي شد.  ايران و سوريه، كه هر دو از آشفتگي در عراق جسارت يافته اند، در موقعيت بازيگران قدرتمند شده منطقه جلوه مي كنند. اعتبار آمريكا در خاورميانه، پس از آنكه بوش و وزير خارجه او كاندوليزا رايس در جنگ تابستان بين اسرائيل و حزب الله در كناري به نظاره ايستادند، ژنده و فرسوده به نظر مي رسد.
بوش همه ي دار و ندار خود را با يك نخست وزير ناتوان و ناكارآمد، نوري المالكي، به ميدان نبرد آ‌ورده است. بي اعتمادي واشنگتن به رهبري او، در يادداشت مشاور امنيت ملي رياست جمهوري، استفن هدلي، آشكار بود ــ يادداشتي كه بامداد روزي كه قرار بود بوش در اردن با مالكي ديدار داشته باشد، به بيرون درز كرد و سبب اضطراب شد.
 طالبان در افغانستان، از نو سربلند مي كند و دولت فواد سينيوره لبنان، كه مورد حمايت آمريكاست، در زير وزنه سنگين معترضان مصمم در خيابان ها، كمر خم مي كند. استروب تالبوت، رئيس نهاد چپگراي بروكينگز (Brookings Institution) از جنگ عراق و پيامدهاي آن در خاورميانه چنين ياد مي كند: احتمالا "مهمترين مباحثه ي پيامددار سياست خارجي در تاريخ (ايالات متحده)...  

بي ترديد اگر براي بوش چيز ديگري جز سلاح هايش وجود داشته باشد كه به آن بچسبد، آن چيز، پرهيز از اين است كه دوره رياست جمهوري اش با شكستي بي سابقه در تاريخ ايالات متحده پايان پذيرد...  در گذر سال 2006، بوش مجبور شد اعتراف كند كه سيا زندان هاي مخفي دارد؛ از حق خود براي استراق سمع پيام هاي تلفوني و اينترنتي، بي اجازه دادگاه، دفاع كند و براي داشتن حق رفتار غيرقانوني با متهمان به تروريزم ــ بدون آنكه آن رفتارها را شكنجه بخواند ــ مبارزه كند.  در درون مرز، نتيجه آراي ريخته شده به صندوق هاي راي گيري در ماه نوامبر ــ كه به پيروزی دمكرات ها هم در مجلس نمايندگان و هم در مجلس سنا انجاميد، نشانگر مردود شناختن روش سياست خارجي بوش در عراق بود.  بوش  آن را "يك صداي عظيم" خواند.  

در طول مبارزه انتخاباتي  بوش اعلام كرده بود كه "ما مطلقا مي بريم" و دمكرات ها را كه خواهان عقب كشيدن مرحله به مرحله، به صورت "جدا شو و بدو" شده بودند، ناديده مي گرفت.

در سال 2006 تنها "جدا شو و بدو" ي كه به عرصه ظهور رسيد از سوي نامزدهاي انتخاباتي ميان دوره اي جمهوريخواه بود كه به سرعت از رئيس جمهور فاصله گرفتند. پس از اخراج رامسفلد توسط بوش در روز پس از انتخابات ــ يك هفته پس از اظهار رامسفلد به رسانه ها كه تا پايان دوره ي رياست جمهوري بوش در مقام خود خواهد ماند ــ جريان سريع گفتمان هاي روراست به حركت درآمد؛ و آن زماني بود كه وزير دفاع تازه، رابرت گيتس، در نشست راي اعتماد اعتراف كرد كه آمريكا در عراق " برنده نيست." گيتس، طوطي وار، آنچه را كه پيتر پيس، رئيس ستاد مشترك گفته بود به زبان مي آورد. اما سد، ديگر شكسته شده بود.  روز بعد گروه بررسي عراق دريافت بنيادي خود را از جنگ عراق تحويل داد ــ ملالت نامه اي كه با ارزيابي "جدي و رو به زوال" آغاز مي گرديد و از واژه هايي نظير پيروزي و دمكراسي در آن خبري نبود، و بازسازي كامل خط مشي عراق را پيشنهاد مي كرد. كالين پاول، نخستين وزير امور خارجه بوش، مسئله را به مرحله منطقي بعدي كشاند و گفت، اگر ايالات متحده در حال برد نيست پس مي بازد؛ و سرانجام، بوش شخصا استراتژي "برنده نبودن" را به كار گرفت و به روزنامه واشنگتن پست گفت ارزيابي پيس [رئيس ستاد مشترك] را قبول دارد.  بوش گفت: "محاسبه ي من بازتاب دهنده اين واقعيت است كه ما به سرعتي كه من مي خواستم توفيق نيافته ايم، اما بر اين باورم كه ما برنده خواهيم بود." يازده ماه پيش از اين [بوش] در سخنراني استيت آو د يونيون (State of the Union address) خطاب به ملت گفته بود: "ما براي پيروزي، يك طرح روشن داشتيم، . . .  ما در اين جنگ براي برنده شدن آمديم، و در حال برد‌ هستيم." تا [27 دسامبر] شمار تلفات آمريكاييان در جنگ عراق به 2983 نفر كشته، بيش از 22400 زخمي رسيده و يورش به سربازان آمريكايي در بالاترين ميزان همه دوران جنگ بوده است. [در 30 دسامبر شمار كشته ها به 3000 رسيد]  شمار كشتگان عراقي از آغاز تهاجم دست كم 100000 نفر است، گرچه يك بررسي ديگر رقم 600 هزار را نشان مي دهد.  جنگ تاكنون 400 ميليارد دالر آمريكايي هزينه برداشته و بنابه پيش بيني گروه بررسي عراق به 3 تريليون دالر خواهد رسيد.  كشوري كه در جست و جوي راهي براي بيرون رفتن از يك طرح بازنده مي سوزد، تلخكامي يا اندوه خود را با نمايش هاي آشكار ابراز مي دارد و فرزانگان اندوهگين تر و اندوهگين تر مي شوند.  در اين كشور در سال 2006 براي آنكه بتوانيد در بالاي فهرست كتاب هاي پرفروش سال قرار بگيريد كافي بود كتاب خود را با عنوان "چگونه بوش همه چيز را در عراق غلط پيش برد" منتشر كنيد: كتاب هايي چون Fiasco نگارش توماس ريكز، State of Denial نگارش باب وودوارد، كه فرانك ريچ، مقاله نويس واشنگتن پست و نيويارك تايمز، از آنها با تيتر بزرگترين داستانهاي فروش رفته دوران ياد مي كند.  بوش  همچنان درپهلوي عراق در واقع خاورميانه را مي بازد، اما به نظر مي رسد كه يك پيام تازه نيز در حال شكل گيري است. پنداري بردنش هم به هر حال سودي نداشته است.  "رايس" در ديدار پايان سال با گزارشگران گفت:"خاورميانه پيشين نمي توانست پايدار بماند، بياييد از شيون و سوگواري بر خاورميانه كهنه دست بكشيم، چيز چندان جالبي نبود، به هر صورت، دوام پذير هم نبود."

همچنان روزنامه آمریکایی واشنگتن پست از اکراه فرماندهان ستاد مشترک ارتش آمریکا در حمایت از طرح "جرج بوش" رییس جمهوری این کشور برای اعزام ‪ ۲۰هزار نیروی جدید به عراق خبر داد.  فرماندهان ستاد مشترک که در زمینه مسایل نظامی به رییس جمهوری مشاوره می‌دهند، همواره با افزایش تعداد ‪ ۱۳۲هزار سربازی که درعراق مستقرند، مخالف بودند.

این روزنامه افزود: این فرماندهان که به آنها وعده داده شده که احیای تلاش‌های سیاسی و اقتصادی در عراق مستلزم به اصطلاح افزایش نیروهاست، صرفا از روی اجبار و با اکراه از طرح بوش حمایت می‌کنند."
بوش همیشه گفته است که توصیه‌های افسران عالیرتبه ارتش را درباره عراق مورد توجه قرار می‌دهد اما "فلیپ زلیکو" مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا، به واشنگتن پست گفت که‌بوش از توصیه‌های فرماندهان ارتش راضی و خشنود نیست.
 
به گفته زلیکو، بوش فکر می‌کرد راهبرد هدفمند و جدی‌تری مورد نیاز است که چنانچه عراقی‌ها امکان اجرای آن را فراهم آورند، احتمال موفقیت آن وجود داشته باشد.
به نوشته واشنگتن پست،
فرماندهان ارتش آمریکا از این بیم دارند که "نوری المالکی" نخست وزیر عراق، اصلاحات سیاسی را که انجام آن در نهایت برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق لازم است، اجرا نکند.
ژنرال "جان ابی زید" رییس فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه که در يک قدمي تقاعد است، در اواسط نوامبر گفته بود که افزایش نیروهای آمریکایی، راه حل مشکلات عراق نیست.

همچنان بلر نخست وزیر انگلیس در مجلس عوام این کشور با فاصله گرفتن از سیاست دولت آمریکا برای افزایش نیروهای نظامی در عراق گفت که وضعیت مناطق تحت اشغال انگلیس با بغداد متفاوت است.

وی به سوال "منزیس کمپبل" رهبر حزب لیبرال دمکرات انگلیس درباره موضع لندن در برابر تصمیم هیات حاکمه آمریکا برای اعزام ‪ ۲۰هزار نیروی جدید به عراق اینگونه جواب داد: وضعیت بصره با بغداد متفاوت است. ما در این منطقه مشکلاتی نظیر درگیری فرقه‌ای، القاعده و شورشیان سنی نداریم.
طرح دولت آمریکا برای افزایش نیروهای خود در عراق از ‪
۱۴۰هزار به ‪۱۶۰ هزار نفر در تضاد با اظهارات اخیر "مارگرت بکت" وزیر خارجه انگلیس است که گفته کشورش در صدد خارج کردن نیروهای خود از بصره تا ماه می‌سال ‪۲۰۰۷ است.  با این وجود، اسناد محرمانه افشا شده دولتی نشان می‌دهد، طرح انگلیس برای خروج نیروهای این کشور از بصره احتمالا تا اواخر سال ‪ ۲۰۰۷و اواسط سال ‪ ۲۰۰۸به تعویق خواهد افتاد.

بلر در پاسخ به سوال دیگر کمپبل درباره اظهارات اخیر "گوردون براون" وزیر دارایی انگلیس که قول داده سیاست خارجی این کشور در صورت تصدی سمت نخست وزیری توسط وی مستقل باشد، گفت: شما به اتحاد با آمریکا اعتراض دارید اما اتحاد ما با آمریکا و اتحادیه اروپا به سود منافع ما است و باید همچنان قوی بماند.  نخست وزیر انگلیس در بخش دیگری از نشست پرسش و پاسخ هفتگی خود با نمایندگان مجلس عوام از تهاجم اخیر نیروهای آمریکایی به سومالی نیز به صورت غیرمستقیم حمایت کرد.

 وی با وجود انتقاد و اعتراض اتحادیه اروپا و همچنین سازمان ملل به اقدام نظامی آمریکا گفت، باید از آنهایی که با تروریسم مبارزه می‌کنند، حمایت شود. ازجانب ديگرسناتور دمکرات ادوارد کندی اعلام کرد : دمکراتهای کنگره در تلاشند طرحی قانونی را از تصویب بگذرانند که به موجب آن رییس جمهور آمریکا موظف می‌شود برای اعزام نیرو به مناطق جنگی حتما تصویب پارلمان را به دست آورد.   کندی گفت : جرج بوش رییس جمهور آمریکا، نباید این اجازه را داشته باشد که به اختیار خود نیروهای اضافی به منطقه‌ای که امکان آسیب واردآمدن به آنها وجود دارد اعزام کند.  سناتور کندی که از مخالفان جنگ عراق می‌باشد، تاکید کرد: دمکراتها بسیج شده‌اند که از طرح افزایش نیرو در عراق جلوگیری کنند.  وی اعزام نظامیان بیشتر به عراق را "یک اشتباه بزرگ جدید" خواند.  کندی تصریح کرد: جنگ داخلی عراق فقط توسط مردم و دولت عراق قابل حل است و ما اگر می‌خواهیم از سربازان خود حفاظت کنیم بهترین راه این است که از اعزام بیشتر آنها به عراق خودداری کنیم. این سناتور دمکرات گفت : مردم آمریکا در انتخابات کنگره آمریکا در هفتم نوامبر حرف خود را زدند و با انتخاب دمکراتها، مخالفت خود را با جنگ اعلام کردند.

 نانسی پلوسی رییس مجلس نمایندگان آمریکا که از دمکراتهاست به جرج بوش اعلام کرد که هرگونه طرح افزایش نیرو به عراق را باید در کنگره توضیح دهد. جرج بوش رییس جمهوری آمریکا در نشست مشترکی با مقامهای ارشد شورای امنیت ملی کوشید تا راه آبرومندانه‌ای برای برون‌رفت از باتلاق عراق بیابد اما گزارش‌ها حکایت از آن دارد که این نشست عملا بدون نتیجه آشکاری پایان یافته است.  رابرت گیتس وزیر دفاع جدید آمریکا و امید شماره یک بوش برای یافتن چنین راه آبرومندانه‌ای نیز در این نشست شرکت داشته است.  گیتس در این نشست آن طور که روزنامه آمریکایی "واشنگتن پست" اشاره دارد، طرحی اقتصادی ، سیاسی و نظامی را در اختیار بوش قرار داده‌است.
در قالب این طرح، پیشنهاد شده که آمریکا در ماههای آتی، دست کم ‪۱۰ کارخانه در نقاط مختلف عراق راه‌اندازی کند تا به این ترتیب جوانان عراقی با فعالیت در این کارخانه‌ها،از همکاری با گروههای شورشي دست بردارند.  رییس سابق سازمان جاسوسی آمریکا همچنین یک سلسله پیشنهادهای سیاسی به بوش ارائه داده که احتمالا خلاصه‌ای از مطالبی است که در گزارش گروه تحقیقات عراق به آنها اشاره شده است.
افزایش کوتاه مدت شمار سربازان آمریکایی در عراق و بویژه اعزام ‪
۳ هزار و ‪ ۵۰۰نیروی ویژه نیز در بخش نظامی طرح گیتس گنجانده شده است.  روزنامه‌های آمریکایی همزمان با این نشست در گزارشهای متفاوتی اشاره دارند که بوش‌ظاهرا پیام انتخابات را درک نکرده چرا که آمریکایی‌ها خواهان عقب نشینی از عراق و در مقابل بوش خواهان افزایش نیروها است.  انتظار می‌رفت که بوش پس از نشست خود با مقامهای ارشد امنیت آمریکا طرح و استراتژی تازه‌ای درباره عراق ارائه دهد اما او تنها به این جمله اکتفا کرده که در روند تدوین طرح جدید در عراق، به پیشرفت‌هایی دست یافته است.  بوش که همچنان امید دارد در عراق به پیروزی دست یابد، گفته است که ما باید در عراق پیروز شویم چرا که این پیروزی و موفقیت، به گفته او "برای امنیت آمریکا حیاتی است . دمکراتها که از ابتدای سال ‪ ۲۰۰۷میلادی کنترول هر دو مجلس نمایندگان و سنا آمریکا را به دست گرفتند شدیدآ خواهان تعیین یک جدول زمانبندی شده برای خروج سربازان آمریکایی از عراق هستند و با هرگونه افزایش نیرو که مورد خواست بوش ، مخالفت می‌کنند.
بوش گفته است که او شماری از اعضای کابینه خود را مامور کرده تا با کنگره تحت کنترول دمکراتها در خصوص وضعیت عراق و پشتیبانی از طرح او در این کشور تحت سلطه چهار ساله، گفت و گو کنند.
انتشار همزمان یک مصاحبه از جرالد فورد رییس جمهوری اسبق آمریکا که در روزهای اخیر درگذشت ، ضربه مرگبار دیگری بر سیاستهای فزون خواهانه بوش بویژه در خاورمیانه تلقی شده است.
رییس جمهوری اسبق آمریکا که از هم حزبی‌های بوش محسوب می‌شد، ضمن مخالفت شدید با حمله واشنگتن به عراق ، اشاره کرده بود که او جنگ را شروع نمی کرد بلکه تحریمها را سخت تر می‌کرد.
فورد در این گفت و گو از دیک چنی رئیس دفتر سابق خود و رامسفلد وزیر دفاع کابینه‌اش انتقاد کرده بود.
تحلیلگران مسائل سیاسی می‌گویند که بوش با وجود این مخالفت‌ها صرفا به این دلیل که چیزی برای از دست دادن ندارد، به راه کنونی خود ادامه خواهد داد و بعید است که با هرطرحی که خواهان پایان دادن به کشتار همزمان عراقی‌ها و سربازان آمریکایی شود ، موافقت کند.

 


جرج بوش رئیس جمهوری آمریکا بلافاصله پس از اعلام طرح  به اصطلاح جدیدش در عراق، مورد تمسخر سیاستمداران و مردم کشورش قرار گرفت.  وی، در این طرح با تکرار ادعاهای پیشین خود عملا روی این جمله تاکید کرد که باید ‪ ۲۰هزار سرباز جدید به عراق اعزام شود.  وی با نادیده قوانین بین‌المللی که مسوولیت امنیت یک کشور پامال شده  شده را بر عهده پامالگر گذاشته، دولت عراق را که عملا تنها امنیت سه ولايت آن کشور را برعهده دارد، تهدید کرد که لازم است بسرعت امنیت عراق را تامین کند.
شبکه تلویزیونی ان وای وان پس از پخش این اظهارات، از مردم خواست تا در یک نظرسنجی شرکت کنند و به این سووال که " آیا بوش با افزایش نیروها در عراق موفق خواهد شد؟" پاسخ دهند.
۷۴درصد شرکت‌کنندگان بلافاصله اعلام کردند که با بوش به هیچ وجه موافق نیستند.
بسیاری از مردم که در تماس تلفونی با مسوول این برنامه شرکت کردند، بوش را مورد تمسخر قرار دادند.
خانم سارا از منطقه کویینز در نیویارک گفت:" بوش معنی از دست دادن یک فرزند را درک نمی‌کند. او اگر راست می‌گوید خود و زن و فرزندانش به جنگ بروند."

فرد دیگری گفت که با این سخنان بوش، به این نتیجه رسیده که بوش به نظر مردم آمریکا اهمیتی نمی‌دهد.
یک خانم دیگر گفت:
 اگر بوش این قدر ادعا می‌کند که می‌داند چه می‌کند چرا خود برای جنگیدن به منطقه نمی‌رود  .نانسی پلوسی رئیس مجلس، هری رید رهبر اکثریت سنا، استنی هویر رهبر اکثریت در مجلس و ریچارد دربین معاون رهبر دمکراتها در سنا در بیانیه ای مشترک گفتند: ما پاسخ به سووالات مشکلی که نه پرسیده شده و نه به آنها پاسخ داده شده را خواهانیم. مردم آمریکا تغییر روش در عراق را می‌خواهند.
ما با فشار به رئیس جمهور، این مهم را انجام می‌دهیم.

میچ مک کانل رهبر اقلیت جمهوریخواه سنا گفت:" فکر می‌کنم که المالکی نخست وزیر عراق می‌داند که مهلت برای او و دولتش رو به پایان است و وقت این رسیده که بغداد آرام شود هرچند که لازم نیست که از نیویارک یا لاس آنجلس امن تر شود ولی بغداد که نسبتا آرام باشد از اصول اساسی برای دولتی است که بخواهد فعالیت کند." جرج ووینوویچ سناتور جمهوریخواه و عضو کمیته روابط خارجی سنا گفت: افزایش نیروها به تنهایی برای پایان دادن به خشونتهای مذهبی جای شک دارد.
 ژنرالهایی که در منطقه خدمت کرده‌اند فکر نمی‌کنند که این به تنهایی کارساز باشد.  خوزه سرانو نماینده دمکرات از نیویارک گفت: بوش مانند یک قماربازی است که همه چیز را باخته ولی سعی دارد با دو برابر کردن رقم قمار خود سرمایه از دست رفته‌اش را باز گرداند. مشکل این است که او با جان سایرین قمار می‌کند، راه حل نظامی برای عراق وجود ندارد و بوش باید این واقعیت را بپذیرد.

ازطرف ديگرمعترضان به طرح جدید بوش برای اعزام نیرو به عراق با تجمع مقابل کاخ سفید خواستار خروج هرچه سریعتر نظامیان امریکایی از این کشور شدند .  تظاهرکنندگان که در محاصره نیروهای امنیتی بودند فریادهای جنگ را متوقف کنید و نظامیان را به کشور بازگردانید سر دادند.
آنها همچنین با سر دادن شعارهایی برضد بوش و اعلا‌م این مطلب که با دروغگویی نمی شود بر کشوری ریاست کرد تصمیم وی را برای اعزام نیروی بیشتر به عراق محکوم کردند و گفتند ریچارد نیکسون رئیس جمهوری پیشین امریکا نیز مرتکب همین اشتباه در ویتنام شد.
وسلی کلا‌رک سناتور امریکایی نیز گفت: طرح
 واشنگتن در بغداد از ابتدا اشتباه بود و نظامیان امریکایی و خانواده های آنها بهای این سیاست را می پردازند. سناتور چک چومر عضو دیگر سنای امریکا هم گفت : اعزام شمار بیشتری از نیروهای امریکایی به عراق پیش از مشخص کردن طرح جدید بی معنی است .
همچنین سناتور جوزف بیدن رئیس کمیته روابط خارجی کنگره امریکا گفت : ملت امریکا می خواهد از باتلا‌ق عراق خارج شود.
نانسی پلوسی رئیس کنگره نیز گفت : اعزام شمار بیشتری‌از نیروها به عراق چه فایده‌ای دارد. بر اساس نظرسنجی اخیر نشریه یو اس ای تودی و موسسه نظر سنجی گالوپ 61 درصد امریکایی ها با افزایش شمار نیروهای امریکایی در عراق مخالف اند. براساس این گزارش , بیش از سه هزار نظامی امریکایی از زمان حمله به عراق در مارس سال 2003 میلا‌دی تاکنون کشته شده اند . بااستفاده ازمنابع خبري.

 

 

 


January 14th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات